بهار رو خواستن و بهار رو دیدن
در کمیاب ترین لحظات تاریخی شیشه ی عمر دیکتاتور لیبی مقابل چشم دنیا شکسته شد.
مردم در مرگ قذافی به جشن و سرور پرداختن! جسدش روزها به نمایش گذاشته شد تا نشون داده بشه که زمستون دیکتاتوری گذرا ست و رو سیاهی برای زغال موندنی ست. در نمایشگاه جسد قذافی که چندین روز برقرار بود– چهره ی بازدیدکننده ها تلفیقی از خوشحالی و بهت زدگی بود . کودکی که به همراه پدرش به اونجا آورده شده بود به چهره ی زرد و وامونده ی قذافی با تعجب نگاه می کرد و لحظات کمیاب رو ضبط می کرد تاوقتی که نفس باد صبا مشک فشان شد و عالم پیر لیبی دگر باره جوان شد - داستان غول لیبی رو برای آیندگان بازگو کنه.
گذشته از حرف و حدیث های مرتبط با نحوه ی کشته شدنش –. او درچهل سال گذشته در زمین قصبی بی محابا تاخت و به قتل عام آزادی خواهان پرداخت . در نفس های آخرش هم در جایی که دستش نرسید زوزه کشید و تهدید کرد. تا جایی که تز انقلاب نرم به یک برگه ی سوخته مبدل شد ومردم در سدد نابودی خودش و سیستمش افتادن.
انقلاب لیبی چیزی در مایه های انقلاب پنجاه و هفت بود با تفاوت اینکه اینبار رهبری جنبش به دست افراطیون و راهزنهایی از حزب خمینیزم نیفتاد. البته که تا دموکراسی تضمین و عدالت برقرار نشده دل همه خواهد لرزید. در هر موقعیت از پیشرفت مخالفان قذافی - درس های شجاعت و امید به ایران هم پمپاژ شد تا جایی که کاربران فیس بوک به جوونهای قیام هشتاد و هشت پیام های تبریک می نوشتن و ابراز خوشحالی می کردن.
با وجود کمک های ناتو – هیچ کس منکر این نیست که سرنوشت لیبی تغییر نکرد مگر به دست خودشون. خانم کلینتون نماینده وزارت امور خارجی امریکا اعلام کرد که از این موضوع خوشحال هست و در جواب مجری برنامه ی صدای امریکا مبنی بر این که چرا به قیام ایران این کمک رسونده نشد گفت که ما طی پیام هایی به اونها (به عبارتی موسوی و کروبی) پیشنهاداتمون رو ارائه کردیم اما اونها رد کردند و ما به این انتخاب احترام میگذاریم.
چیزی که خانم کلینتون نگفت این بود که هم طرفهای مقابل که پیشنهاد رو رد کردند و هم خودشون خواهان سر کار اومدن یک دموکراسی واقعی اونهم در ایرانی که چه به لحاظ پتانسیل جامعه و چه به لحاظ جغرافیایی – تاریخی و ذخایر خاکی قابل مقایسه با لیبی نیست- نبودند و هر دو طرف منافع مردمی رو لگد مال کرده و به اهداف کوتاه مدت خود و نظامشون فکر کردند و اجازه دادند قیام مردمی ما سرکوب بشه.
پس از گزارش آژانس اتمی که اخیرا برای اولین بار به طور قطع و یقین اعلام شد – و در پی اقدام برای ترور سفیر عربستان- تهدیدات غرب علیه غاصبان ایران به اوج خود رسیده تا جایی که طراحی های نهایی کلاهک های حمل سلاح اتمی در اولویت کارهای حکومت افتاده. براي اونها که حالا در ضعیف ترین نقطه ی خودشون به دست و پا زدن افتادن و برای آشی که پخته شده دنبال چاره می گردن- دست اول کشته شدن حدود صد نفر در مرکز سپاه پاسداران، کاتالیزگر شلیک آخر هست
قاصدان آزادی