تلويزيون صداي امريكا, 16 نوامبر2009- شبنم مددزاده نايب دبير شوراي تهران دفتر تحكيم وحدت و عضو شوراي مركزي انجمن اسلامي دانشگاه تربيت معلم و برادر او در اسفند 78 دستگير شدند و تاكنون در بازداشت موقت به سر مي برند.
محاكمة خانم مددزاده تاكنون چهار بار به تعويق افتاده. او كه از ناراحتي قلبي رنج مي برد اخيراً دچار حملة قلبي شد و با بي توجهي بهداري زندان اوين روبرو شد. محمد اوليايي فرد وكيل خانم مددزاده در گفتگويي تلفني با فريده رهبر در مور به تعويق افتادن محكمة موكل خود چنين اظهار نظر مي كند.
اوليايي فرد: چهار نوبت رسيدگي براي ايشان تعيين شده. در نوبت اول شعبة 28 فراموش كرده بود كه موكلين را از زندان تقاضا بكند كه اعزام بشوند. در نوبت دوم زندان به علل نامعلومي از اعزام موكلين به جلسه دادگاه خودداري مي كند. در جلسه سوم نه به موكلين و نه به بنده ابلاغي براي رسيدگي نمي شود, در جلسة چهارم كه رسيدگي مهيا مي شود موكلين اتهامات را رد مي كنند. اتهامات ايشان محاربه و تبليغ عليه نظام بوده و مقرر مي شود كه جلسة پنجمي براي چهاردهم آذرماه تعيين بشود تا پرونده مورد رسيدگي قرار بگيرد.
سؤال: ايشان چه نوع فعاليتي داشتند كه اتهام محاربه را به ايشان زده شده؟
جواب: اتهامي كه ايشان داشتند, حكم محاربه در واقع از نظر ما وجاهت قانوني ندارد زيرا ايشان سرپرستي يك كودكي را به عهده داشتند كه خانوادة آن خارج از كشور بوده و طبيعتاً اون خانواده براي جويا شدن وضعيت فرزندشان كه نزد اينها نگهداري مي شده به اينها تلفن مي زده. اين ارتباط خانوادگي و عاطفي و انساني را تبديل كردند به اتهام محاربه و اين كه محرز بشود آن خانواده هم مرتكب جرمي شدند تاكنون همچين رأي محكوميتي براي آن خانواده صادر نشده.
سؤال: ايشان از نظر سلامتي در چه وضعيتي هستند؟
جواب: با توجه به برودت هوا, كمبود پتو و كمبود وسايل حرارتي آب سرد اونجا, اينها دچار سرماخوردگيهاي شديد مي شدند, اما عليرغم اين سرماخوردگيها مجبورشان مي كردند صبح براي آمار و يا هواخوري به بيرون از محوطة زندان بيان كه اين بيماريش را تشديد مي كرده تا اين كه تا دو روز پيش متأسفانه موكل بنده دچار حمله قلبي مي شود و ايشان را به بهداري اعزام مي كنند كه بهداري در واقع ايشان را معاينه مي كند بدون اين كه نوار قلب از ايشان بگيرد يك سري داروهاي در سطح عادي براي ايشان مي نويسد, موكل من اعتراض مي كند كه چرا نوار قلب از من نمي گيريد, مي گويند كه اولاً دستگاه نوار قلبمان خراب است و در ثاني سن شما مقتضي اين را ندارد كه ما بخواهيم سر شما استفاده بكنيم از نوار قلبي كه البته اين بي توجهي مسئولين بهداري زندان هستش كه زيرا حمله قلبي اساساً بستگي به سن ندارد و مي تواند در سن جواني هم براي هر كسي به وجود بيايد.
محاكمة خانم مددزاده تاكنون چهار بار به تعويق افتاده. او كه از ناراحتي قلبي رنج مي برد اخيراً دچار حملة قلبي شد و با بي توجهي بهداري زندان اوين روبرو شد. محمد اوليايي فرد وكيل خانم مددزاده در گفتگويي تلفني با فريده رهبر در مور به تعويق افتادن محكمة موكل خود چنين اظهار نظر مي كند.
اوليايي فرد: چهار نوبت رسيدگي براي ايشان تعيين شده. در نوبت اول شعبة 28 فراموش كرده بود كه موكلين را از زندان تقاضا بكند كه اعزام بشوند. در نوبت دوم زندان به علل نامعلومي از اعزام موكلين به جلسه دادگاه خودداري مي كند. در جلسه سوم نه به موكلين و نه به بنده ابلاغي براي رسيدگي نمي شود, در جلسة چهارم كه رسيدگي مهيا مي شود موكلين اتهامات را رد مي كنند. اتهامات ايشان محاربه و تبليغ عليه نظام بوده و مقرر مي شود كه جلسة پنجمي براي چهاردهم آذرماه تعيين بشود تا پرونده مورد رسيدگي قرار بگيرد.
سؤال: ايشان چه نوع فعاليتي داشتند كه اتهام محاربه را به ايشان زده شده؟
جواب: اتهامي كه ايشان داشتند, حكم محاربه در واقع از نظر ما وجاهت قانوني ندارد زيرا ايشان سرپرستي يك كودكي را به عهده داشتند كه خانوادة آن خارج از كشور بوده و طبيعتاً اون خانواده براي جويا شدن وضعيت فرزندشان كه نزد اينها نگهداري مي شده به اينها تلفن مي زده. اين ارتباط خانوادگي و عاطفي و انساني را تبديل كردند به اتهام محاربه و اين كه محرز بشود آن خانواده هم مرتكب جرمي شدند تاكنون همچين رأي محكوميتي براي آن خانواده صادر نشده.
سؤال: ايشان از نظر سلامتي در چه وضعيتي هستند؟
جواب: با توجه به برودت هوا, كمبود پتو و كمبود وسايل حرارتي آب سرد اونجا, اينها دچار سرماخوردگيهاي شديد مي شدند, اما عليرغم اين سرماخوردگيها مجبورشان مي كردند صبح براي آمار و يا هواخوري به بيرون از محوطة زندان بيان كه اين بيماريش را تشديد مي كرده تا اين كه تا دو روز پيش متأسفانه موكل بنده دچار حمله قلبي مي شود و ايشان را به بهداري اعزام مي كنند كه بهداري در واقع ايشان را معاينه مي كند بدون اين كه نوار قلب از ايشان بگيرد يك سري داروهاي در سطح عادي براي ايشان مي نويسد, موكل من اعتراض مي كند كه چرا نوار قلب از من نمي گيريد, مي گويند كه اولاً دستگاه نوار قلبمان خراب است و در ثاني سن شما مقتضي اين را ندارد كه ما بخواهيم سر شما استفاده بكنيم از نوار قلبي كه البته اين بي توجهي مسئولين بهداري زندان هستش كه زيرا حمله قلبي اساساً بستگي به سن ندارد و مي تواند در سن جواني هم براي هر كسي به وجود بيايد.
No comments:
Post a Comment