جناب آقای دکتر رهبر، ریاست دانشگاه تهران
پس از انجام مذاکرات برخی از اعضای شورای نمایندگان مهندسی شیمی و پلیمر با آقای دکتر کمره ای، در ارتباط با دستگیری غیرقانونی پنج تن از دانشجویان این رشته؛ با خبر شدیم که بناست در جلسه ای پیام دانشجویان دانشکدۀ فنی به شما منتقل شود.
جناب آقای دکتر؛
پیش از این، از آن رو که به بی گناهی عزیزان بازداشت شده مان ایمان داشتیم و داریم، و مطمئن بودیم شما هم از سابقۀ غیر سیاسی این دانشجویان باخبرید، برای جلوگیری از هرگونه سوء استفادۀ سیاسی، حتی اجازۀ خبری شدن رنجی که بر دوستانمان رفته است را هم ندادیم. می خواستیم با مذاکره با مسئولین دانشکده و دانشگاه گره از کار عزیزانمان بگشاییم. گمان می کردیم لذت رابطۀ استاد و شاگرد و نجات سرنوشت پنج نفر بی گناه برای مسئولین دانشگاه بسیار بیشتر از مقامی ست که حتی در دنیا هم موجب سرافکندگی شان خواهد شد، چه برسد به دیار باقی و حساب کرام الکاتبین!
جناب آقای رئیس؛
امروز که وارونه جلوه دادن حقیقت و روا داشتن ظلم به مردم بی گناه از تریبون های رسمی کشور فریاد می شود، دیگر امیدی به کمک حضرتعالی و زیردستان تان به یاران بی گناهمان نداریم و در این راه تنها از خداوند متعال استمداد داریم. تنها از روی وظیفه دینی نکاتی را خدمتتان ذکر می کنیم، باشد که کارگر افتد:
1- شایعات نگران کننده ای در ارتباط با جرم ساختگی دوستانمان شنیده ایم. شما خود بهتر می دانید که حکم این گناه در فضای کنونی چه خواهد بود. با تمام وجود از حضرت حق تعالی تقاضا داریم که مکر گردانندگان این بازی کودکانه را به خودشان بازگرداند و بیدادگاهی برای دوستان عزیزمان برگزار نشود. که اگر بشود، دنیا و آخرت شما و سایر کسانی که توانایی فراهم کردن موجبات اثبات بی گناهی و آزادی برادرانمان را داشتند و دارند، سیاه خواهد شد.
2- از آنجا که شما را متأسفانه هم از اصلی ترین مقصرین فجایع 16 و 17 آذر امسال و در ادامۀ آن پروژۀ مضحک متهم کردن طرفداران اصلی حضرت امام (ره) به هتک حرمت ایشان، و هم از افراد ذی نفوذ در سیستم اطلاعاتی کشور می دانیم، با اینکه درخواستمان به اندازۀ شکایت بردن از نتایج انتخابات پیش شورای نگهبان بی نتیجه خواهد بود، امّا لازم است یادآور شویم که این عزیزان که برای جعل سند آن توهم قضایی دستگیر شده اند، بیشترین فعالیت دانشجویی شان نواختن موسیقی در برنامۀ کانون موسیقی دانشکدۀ فنی نبوده و هیچ گاه جهت گیری سیاسی نداشتند! به هدایت همکاران سابقتان که امیدی نیست، ولی ای کاش به جای این معصوم ترین ها، دانشجویانی از فعالین سیاسی را نشانه رفته بودند که در بازجویی ها، به جای بیانات نفوسی که از همۀ بازی های کثیف سیاسی جناح حاکم بی خبرند، جوابی دندان شکن می شنیدند!
3- اگر اندکی در تاریخ بنگرید در خواهید یافت که وجدان بشری تنها نام بزرگانی را به یاد دارد که آرمان های خود را فدای مصلحت اندیشی و کوته نگری نکرده اند؛ نه کسانی که شیفتۀ قدرت بوده اند و جاه طلبی قصی القبشان کرده است. امروز هم که عرصۀ کشور هر روز دستخوش فاجعه ای جدید می شود، مورخان مشغول کارند... دیر یا زود روند کوچک شدن دایرۀ خودی ها جایگاه بزرگتر از شما را هم به خطر خواهد انداخت. پس اگر هنوز کور سوی اعتقادی به اصول دینی و اخلاقی در درونتان روشن است؛ نگرانی از شرمندگی در برابر وجدان عمومی پیشکش، پیش از این که به دست اربابان قدرت مطرود شوید، قدمی برای این عزیزان بی گناه بردارید. بگذارید وجدان عمومی آیندگان از شما به نیکی یاد کند. وگرنه چند سال بعد نام شما هم مانند هزاران نفری که چشم بر ظلم بر بی گناهان می بندند، به تاریک ترین نقاط تاریخ خواهد رفت.
4- در آخر باید بگوییم اگر تلاشتان برای شنیدن پیام ما دانشجویان، مانند سایر وعده های این 6 ماهتان توخالی و تبلیغاتی نیست، پیش از آن که دیر شده باشد، طی جلسه ای پای صحبت دانشجویان مظلوم دانشگاه بنشینید. اگر این درخواستمان برایتان خنده دار جلوه کرد، بدانید که فرسنگ ها از اصول اخلاقی و انسانی دور شده اید. چون آنچه خنده ای تلخ بر لبان آدمی می نشاند خواب زمستانی وجدان کسانی ست که حبّ جاه و مقام چشم هایشان را کور کرده است، نه فریاد تظلم خواهی دانشجویان برای دوستان بی گناهشان!
پس از انجام مذاکرات برخی از اعضای شورای نمایندگان مهندسی شیمی و پلیمر با آقای دکتر کمره ای، در ارتباط با دستگیری غیرقانونی پنج تن از دانشجویان این رشته؛ با خبر شدیم که بناست در جلسه ای پیام دانشجویان دانشکدۀ فنی به شما منتقل شود.
جناب آقای دکتر؛
پیش از این، از آن رو که به بی گناهی عزیزان بازداشت شده مان ایمان داشتیم و داریم، و مطمئن بودیم شما هم از سابقۀ غیر سیاسی این دانشجویان باخبرید، برای جلوگیری از هرگونه سوء استفادۀ سیاسی، حتی اجازۀ خبری شدن رنجی که بر دوستانمان رفته است را هم ندادیم. می خواستیم با مذاکره با مسئولین دانشکده و دانشگاه گره از کار عزیزانمان بگشاییم. گمان می کردیم لذت رابطۀ استاد و شاگرد و نجات سرنوشت پنج نفر بی گناه برای مسئولین دانشگاه بسیار بیشتر از مقامی ست که حتی در دنیا هم موجب سرافکندگی شان خواهد شد، چه برسد به دیار باقی و حساب کرام الکاتبین!
جناب آقای رئیس؛
امروز که وارونه جلوه دادن حقیقت و روا داشتن ظلم به مردم بی گناه از تریبون های رسمی کشور فریاد می شود، دیگر امیدی به کمک حضرتعالی و زیردستان تان به یاران بی گناهمان نداریم و در این راه تنها از خداوند متعال استمداد داریم. تنها از روی وظیفه دینی نکاتی را خدمتتان ذکر می کنیم، باشد که کارگر افتد:
1- شایعات نگران کننده ای در ارتباط با جرم ساختگی دوستانمان شنیده ایم. شما خود بهتر می دانید که حکم این گناه در فضای کنونی چه خواهد بود. با تمام وجود از حضرت حق تعالی تقاضا داریم که مکر گردانندگان این بازی کودکانه را به خودشان بازگرداند و بیدادگاهی برای دوستان عزیزمان برگزار نشود. که اگر بشود، دنیا و آخرت شما و سایر کسانی که توانایی فراهم کردن موجبات اثبات بی گناهی و آزادی برادرانمان را داشتند و دارند، سیاه خواهد شد.
2- از آنجا که شما را متأسفانه هم از اصلی ترین مقصرین فجایع 16 و 17 آذر امسال و در ادامۀ آن پروژۀ مضحک متهم کردن طرفداران اصلی حضرت امام (ره) به هتک حرمت ایشان، و هم از افراد ذی نفوذ در سیستم اطلاعاتی کشور می دانیم، با اینکه درخواستمان به اندازۀ شکایت بردن از نتایج انتخابات پیش شورای نگهبان بی نتیجه خواهد بود، امّا لازم است یادآور شویم که این عزیزان که برای جعل سند آن توهم قضایی دستگیر شده اند، بیشترین فعالیت دانشجویی شان نواختن موسیقی در برنامۀ کانون موسیقی دانشکدۀ فنی نبوده و هیچ گاه جهت گیری سیاسی نداشتند! به هدایت همکاران سابقتان که امیدی نیست، ولی ای کاش به جای این معصوم ترین ها، دانشجویانی از فعالین سیاسی را نشانه رفته بودند که در بازجویی ها، به جای بیانات نفوسی که از همۀ بازی های کثیف سیاسی جناح حاکم بی خبرند، جوابی دندان شکن می شنیدند!
3- اگر اندکی در تاریخ بنگرید در خواهید یافت که وجدان بشری تنها نام بزرگانی را به یاد دارد که آرمان های خود را فدای مصلحت اندیشی و کوته نگری نکرده اند؛ نه کسانی که شیفتۀ قدرت بوده اند و جاه طلبی قصی القبشان کرده است. امروز هم که عرصۀ کشور هر روز دستخوش فاجعه ای جدید می شود، مورخان مشغول کارند... دیر یا زود روند کوچک شدن دایرۀ خودی ها جایگاه بزرگتر از شما را هم به خطر خواهد انداخت. پس اگر هنوز کور سوی اعتقادی به اصول دینی و اخلاقی در درونتان روشن است؛ نگرانی از شرمندگی در برابر وجدان عمومی پیشکش، پیش از این که به دست اربابان قدرت مطرود شوید، قدمی برای این عزیزان بی گناه بردارید. بگذارید وجدان عمومی آیندگان از شما به نیکی یاد کند. وگرنه چند سال بعد نام شما هم مانند هزاران نفری که چشم بر ظلم بر بی گناهان می بندند، به تاریک ترین نقاط تاریخ خواهد رفت.
4- در آخر باید بگوییم اگر تلاشتان برای شنیدن پیام ما دانشجویان، مانند سایر وعده های این 6 ماهتان توخالی و تبلیغاتی نیست، پیش از آن که دیر شده باشد، طی جلسه ای پای صحبت دانشجویان مظلوم دانشگاه بنشینید. اگر این درخواستمان برایتان خنده دار جلوه کرد، بدانید که فرسنگ ها از اصول اخلاقی و انسانی دور شده اید. چون آنچه خنده ای تلخ بر لبان آدمی می نشاند خواب زمستانی وجدان کسانی ست که حبّ جاه و مقام چشم هایشان را کور کرده است، نه فریاد تظلم خواهی دانشجویان برای دوستان بی گناهشان!
No comments:
Post a Comment