Wednesday, December 2, 2009

گزارشي از سالن ملاقات زندان اوين

خبرنگار آژانس ايران خبر:
روز سه شنبه 10 آذر , سالن ملاقات زندان اوين يكي از شلوغ ترين روزهاي خود را پشت سر گذاشت.
در بین جمعیت افراد زیادی كه اضطراب و نگراني برآنها چيره شده بود ديده ميشدند ازمادر پيري پرسيدم مادر چرا اينقدر نگران هستيد : مادر در جواب ميگويد :”
از ساعت 5 صبح راه افتادم و ساعت 8 صبح به اینجا رسیدم به امید اینکه جزو اولین ملاقات کننده ها باشم , پسرم به خاطر اعتراض به حراست شرکت ایران خودرو دستگیر شده و الان حدود یکماه و نیم است که در زندان به سر می برد جرم او را مخالفت با نظام و بر هم زننده نظم عمومی اعلام کردند. الان دارم از ملاقاتش می آيم حالش خیلی بده ، مریض شده ، پول هم نداره ,با هزار بدبختی 10 هزار تومن براش جور کردم که بهش برسونم ولی بانک و کسی که پول تحویل می گیره ,میگه بانک تعطیله, می گن چون بانک پارسیان عهده دار اینجاست ما نمی تونیم کاری انجام بدیم ,مگه چقدر کار میبره که اینها اینقدر مردم رو اذیت می کنن؟ بیشتر از 3 ساعته که مردم تو صف ايستادند تا بتونن پول به دست بچه هاشون برسونن ولی هیچ خبری نیست . پسرم ! نمی دونی تو زندان اگه پول نداشته باشی چی به روزت میاد ,باید گشنه بمونی یا اینکه بشی پادو و برای این و آن لباس بشوری ، ظرف غذاشون رو بشوری ، اگه بر و رو داشته باشی که دیگه هیچی به خاطر یک نخ سیگار می خوان به بچه هامون تجاوز کنند ,اینجا خبری از عدالت نیست ، اینجا اینقدر آدم رو خرد می کنند که از زندگی بیزار بشی ,مواد مخدر بیداد می کنه, اگه معتاد هم نباشی به زور معتادت می کنن ,آخه این چه مدل زندانیه ؟پسرم می گه اینجا خیلی ها فقط برای کاسبی مواد مخدر میان تو زندان ,خدا کنه پسرم معتاد نشه ....”
و اينجا ديگر اشک امانش نميدهدو همینطور که اشک می ریزدبا شهامت میگويد: ”مرگ بر احمدی نژاد ,مرگ بر خامنه ای که دینمان راهم خراب كردند.”

No comments:

Post a Comment