گزارشات تکمیلی رسیده به فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران ، از تجمع گسترده شب گذشته خانواده های زنداینان سیاسی ،زندانیان آزاد شده اخیر،مادران عزادار و تعداد زیادی از اقشار مختلف مردم در مقابل زندان اوین که تا نیمه های شب ادامه داشت و منجر به آزادی در حدود 40 نفر از زندانیان سیاسی گردید.
این تجمع اعتراضی در اعتراض به اعدام 2 زندانی سیاسی و اعلام اعدام های بیشتر و همچنین خواستار آزادی فوری وبی قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی صورت گرفت.هنگامی که جمعیت در حال تجمع گسترده خود بود مسئولین زندان اوین اعلام کردند که 23 نفر از زندانیان سیاسی را آزاد خواهند کرد. اولین خانمی که آزاد شد دختر جوانی بود که زانو زد و خاک را بوسید. چشم های همه پر از اشک شوق بود. در ابتدای آزاد شدن زندانیان اکثرا خانواده ها گریه می کردند البته بیشتر اشک شوق بود ولی بعد از آزادی 4-3 نفر چند تا از مادران به خانواده ها می گفتند که باید شاد باشید و بخندید تا بدانند این زندانی کردن ها ما را از پای در نمی آورد و وقتی بقیه زندانیان که اکثرا مردان جوان بودند آزاد می شدند تعدادی با فرستادن صلوات و تعدادی با دست زدن و ابراز احساسات از آن ها استقبال می کردند.
فضای خیلی احساسی و پر شوری بود و در حقیقت روحیه آزاد شدگان از خانواده هایشان بالاتر بود. به خصوص وقتی ما یکی از هم بندی هامون را که روز عاشورا دستگیر شده بود بین آزادشدگان دیدیم و از او از حال بقیه که در آن دو روز دیده بودیم باخبر شدیم. فهمیدیم که هنوز تعدادی از بچه ها آزاد نشده اند.
پسر جوانی می گفت این چند روز خیلی ها را به خاطر 22 بهمن آزاد خواهند کرد. یکی از مادرها که دو پسر ش را گرفته بودند و یکی از آن ها را دیروز آزاد کرده بودند می گفت ما ساعت 2 آمدیم گفتند: بروید ساعت 7 بیایید آنموقع آزاد می شود ما که رفتیم دیدیم ساعت 4 خودش آمد طفلک در این مدت یک ماه 13 کیلو وزنش کم شده بود. ولی می گفت در بند 1-الف سپاه با اینکه شرایط خیلی سختر است ولی روحیه بچه ها خیلی بالاتر از وقتی است که به بند 3 می روند. می گفت ریه پسرش عفونت کرده و نیز هنگام بازپرسی اذیت اش کرده بودند.
پسرکی هم با مادرش برای آزادی پدر آمده بود که فکر میکرد به کیش رفته پدرش که مردی حدودا 32-30 ساله بود وقتی آمد از شوق آزادی گریه می کرد.
گروهی از مادران کمی دیرتر آمدند و با خود نوشته هایی آورده بودند که بر روی آن نوشته شده بود "پروانه مادر عزادار را آزاد کنید". کسانی که آزاد می شدند از بند 209 خبری نداشتند. از مرد جوانی در این مورد پرسیدیم او گفت 209 ای ها را شما باید پیگیری کنید ما از داخل نمی توانستیم کاری بکنیم.
علیرغم اینکه مسئولین زندان اوین گفته بودند 23 نفر را آزاد خواهیم کرد ولی با حضور جمعیت گسترده و پافشاری آنها تعداد کسانی که شب گذشته آزاد شدند به 40 نفر می رسید.
. با امید رسیدن بهاران آزادی و آزاد شدن تمامی زندانیان سیاسی
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
11 بهمن 1388 برابر با 31 ژانویه 2010
این تجمع اعتراضی در اعتراض به اعدام 2 زندانی سیاسی و اعلام اعدام های بیشتر و همچنین خواستار آزادی فوری وبی قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی صورت گرفت.هنگامی که جمعیت در حال تجمع گسترده خود بود مسئولین زندان اوین اعلام کردند که 23 نفر از زندانیان سیاسی را آزاد خواهند کرد. اولین خانمی که آزاد شد دختر جوانی بود که زانو زد و خاک را بوسید. چشم های همه پر از اشک شوق بود. در ابتدای آزاد شدن زندانیان اکثرا خانواده ها گریه می کردند البته بیشتر اشک شوق بود ولی بعد از آزادی 4-3 نفر چند تا از مادران به خانواده ها می گفتند که باید شاد باشید و بخندید تا بدانند این زندانی کردن ها ما را از پای در نمی آورد و وقتی بقیه زندانیان که اکثرا مردان جوان بودند آزاد می شدند تعدادی با فرستادن صلوات و تعدادی با دست زدن و ابراز احساسات از آن ها استقبال می کردند.
فضای خیلی احساسی و پر شوری بود و در حقیقت روحیه آزاد شدگان از خانواده هایشان بالاتر بود. به خصوص وقتی ما یکی از هم بندی هامون را که روز عاشورا دستگیر شده بود بین آزادشدگان دیدیم و از او از حال بقیه که در آن دو روز دیده بودیم باخبر شدیم. فهمیدیم که هنوز تعدادی از بچه ها آزاد نشده اند.
پسر جوانی می گفت این چند روز خیلی ها را به خاطر 22 بهمن آزاد خواهند کرد. یکی از مادرها که دو پسر ش را گرفته بودند و یکی از آن ها را دیروز آزاد کرده بودند می گفت ما ساعت 2 آمدیم گفتند: بروید ساعت 7 بیایید آنموقع آزاد می شود ما که رفتیم دیدیم ساعت 4 خودش آمد طفلک در این مدت یک ماه 13 کیلو وزنش کم شده بود. ولی می گفت در بند 1-الف سپاه با اینکه شرایط خیلی سختر است ولی روحیه بچه ها خیلی بالاتر از وقتی است که به بند 3 می روند. می گفت ریه پسرش عفونت کرده و نیز هنگام بازپرسی اذیت اش کرده بودند.
پسرکی هم با مادرش برای آزادی پدر آمده بود که فکر میکرد به کیش رفته پدرش که مردی حدودا 32-30 ساله بود وقتی آمد از شوق آزادی گریه می کرد.
گروهی از مادران کمی دیرتر آمدند و با خود نوشته هایی آورده بودند که بر روی آن نوشته شده بود "پروانه مادر عزادار را آزاد کنید". کسانی که آزاد می شدند از بند 209 خبری نداشتند. از مرد جوانی در این مورد پرسیدیم او گفت 209 ای ها را شما باید پیگیری کنید ما از داخل نمی توانستیم کاری بکنیم.
علیرغم اینکه مسئولین زندان اوین گفته بودند 23 نفر را آزاد خواهیم کرد ولی با حضور جمعیت گسترده و پافشاری آنها تعداد کسانی که شب گذشته آزاد شدند به 40 نفر می رسید.
. با امید رسیدن بهاران آزادی و آزاد شدن تمامی زندانیان سیاسی
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
11 بهمن 1388 برابر با 31 ژانویه 2010
No comments:
Post a Comment