Wednesday, January 13, 2010

Conversation With Mother of Kurdish Activist on Death Row گفتگوی تلفنی فرزاد کمانگر با مادرش و پیام مادرش

گفتگوی تلفنی فرزاد کمانگر با مادرش و پیام مادرش
به انسانهای شرافتمند و آزادیخواه که در هر کجای دنیا ساکنند!

محمدامین کمانگر

امروزدوشنبه 21 دیماه ساعت ١٠ صبح بوقت ایران فرزاد کمانگر با خانواده اش تماس گرفت. در اينجا متن كوتاهي از اين گفتگو را به اطلاع شما ميرسانم:

فرزاد: سلام مادر امیدوارم سرحال باشید، مادرجان سرحال مثل همیشه

مادر فرزاد: آری عزیزم من بسیار سر حال هستم به وجودت افتخار می کنم باور کن مثل همیشه من سر حال هستم.

فرزاد: مادر از بچه ها چه خبر؟ (شاگردان مدرسه اش)، چه می گویند ، چه می کنند؟ تلویزیونها چه می گویند؟ جواب مادر به این سوالات كوتاه است و تلفن قطع می شود.

بعد مادر فرزاد چنین ادامه داد، حتما سلام مرا به مینا احدی برسانید بگوئید که پیامی به همۀ مادران و خواهرانی که عزیزانشان را از دست داده اند و به مادرانی که عزیزانشان مثل من گرفتار این بلا شده و در زندان هستند بدهد که خودمان برای این عزیزانمان کاری بکنیم .

بعد ادامه می دهد: تمام جوانانی که اعدام شدند و دارند اعدام می شوند و یا آنهایی که هم اکنون در زندانها هستند همه برادران و خواهران من و فرزندان من هستند همچنانکه فرزاد فقط فرزند من نیست. من بارها این را اعلام کرده ام او فرزند همۀ مردم است. انسانها با هم فرق ندارند چه فارس، چه کرُد، چه عرب یا ترک همه انسان هستند و آزادی و حرمت می خواهند، ولی با چه کسی باید صحبت کرد، کجا، چگونه ؟

پیام من به مادرانی که مثل من هستند این است: خواهران خوبم و دختران عزیزم، هر کجا هستیم با هر ایده و فکر و مرامی، باید دست در دست هم بگذاریم، از همدیگر خبر داشته باشیم و متحدانه اعتراض کنیم. یکپارچه بلند شویم مگر چکارمان می کنند، اعدام؟ بله. بگذار اعدام شویم تا دیگر مرگ این جوانان را نبینیم. مادران عزیز تو را بخدا همه با هم دست در دست هم نهیم تا عزیزانمان را آزاد کنیم. من می دانم این آقایان همین حالا همۀ حرفهای مرا گوش میدهند، اما بگذار این حرفها را بشنوند. بگذار مرا اعدام کنند. من خودم، خودم را آتش می زنم. مگر اینها نمی دانند که سرنوشت شاه چه شد، مگرعاقبت صدام حسین را ندیدند. پس نگذارند که به این روز برسند.

مگر این جوانان چه می خواهند غیر از آزادی. فرزاد چه گناهی دارد غیر از آزادیخواهی. الان چهار سال است که در زندان به سر می برد. این اواخر وکیلش چند بار خواسته که پرونده اش را نگاه کند به او گفته اند که پرونده اش گم شده است. وکیلش بخاطر مسئله فرزاد و دهها فرزاد دیگر سکته کرده و در بیمارستان بستری است.

ما که دستمان به جایی بند نیست، اما از شماها، از سازمان حقوق بشر، از احزاب و سازمانهای انسان دوست، و انسانهایي که برای حرمت بشر مبارزه می کنند خواهش می کنم، وضع خیلی خطر ناک است هر روزه دارند جوانان را به دار می کشند. هر کسی هر چه از دستش بر می آید کوتاهی نکند، نگذارید که این جوانان دسته دسته اعدام شوند. شما از ظرف من وکیل هستید این پیام مرا در همه جای دنیا پخش کنید.

این پیام مادر فرزاد کمانگر است. پیامش شجاعانه و صریح و روشن است. به فراخوانش گوش دهید. روی صحبت من همه مردم شریف و آزادیخواه در هر کجا که هستند و بویژه مردم شریف کامیاران هستند که قبل از اینکه دیر شود به یاری مادر فرزاد و عزیزان در بندمان بشتابید. آنها را تنها نگذارید. دست به تجمع بزنید، راهپیمائی کنید و مطمئن باشید که عده زیادی به شما خواهند پیوست. نباید اجازه دهیم که فرزاد و دیگر زندانیان را اعدام کنند. میتوانیم جلویشان را بگیریم. حکومت در بحران دست و پا میزند و وحشت سراپای رهبرانش را گرفته است. این فرصت را نباید از دست بدهیم. بلند شوید و بگوئید اعدام فرزاد و سایرین باید فورا لغو شود، فرزاد و کلیه زندانیان سیاسی باید آزاد شوند.

زنده باد انسانيت



“To all freedom-loving people wherever they may live.” – A Conversation with the Mother of Farzad Kamangar, a Kurdish Activist on Death Row.

By Mohammad-Amin Kamangar

On Monday, January the 11th, 10:00 am Iran time, Farzad Kamangar contacted his family. This is the conversation they had.

Farzad: Hi mom, I hope you are well.

Farzad’s Mother: Yes dear, I am very well and I am proud of you. Believe me I am doing well, as always.

Farzad: Mom, how are the kids (Farzad’s students) doing? What do they say? What are they up to? What is the media saying?

His mother’s response to these questions is brief and the phone is then suddenly disconnected.

Farzad’s mother wishes to deliver the following message:

“Please send my best wishes to Mina Ahadi and tell her that she should send a message to all mothers who have lost loved ones and those whose loved ones are imprisoned like mine that we should do something for them ourselves.

“All the youngsters who have been executed, are being executed, and those in detention, are all my brothers and sisters, just as my Farzad is a son to countless others. I have said this many times: He belongs to all people. Human beings are not different from each other, be they Persian, Kurd, Arab or Turk. We are all human beings and we want freedom and dignity. But who do we talk to? Where? How?

“My message to mothers in the same situation is this: my dear sisters and my dear daughters, wherever we are, whatever our ideas and opinions, we need to join hands, stay in touch and protest in a unified manner. We need to rise together. What are they going to do to us? Execute us? Let us be executed so that we may never see the deaths of our children. Dear mothers, please let us join hands to free our young people. I know that these gentlemen (regime officials) are listening to these words. Let them hear me. Let them execute me. I will sooner set myself on fire than silence myself. Have they not seen what happened to the Shah? Have they not seen what happened to Saddam? They should not continue on this path or they will meet the same fate.

“What do the youth want besides freedom? What crime has Farzad committed except seeking freedom? He has spent 4 years in prison. Lately his lawyer wanted to review his file and they have told him that the file is lost! His lawyer has suffered a stroke because of the stress caused by Farzad’s case and the tens of other similar cases, and is now hospitalized.

“I am pleading with the Human Rights Commission, all political parties and organizations that are for humanity and all people who fight for human dignity. The situation is very dangerous. They are executing youngsters everyday.

If anyone can do anything, please do. Do not let them execute youngsters en masse. You and all the world shall be my defense. Please let the world hear my message.”

Translation: Tour Irani

No comments:

Post a Comment